واگویه

متفرقه

واگویه

متفرقه

حرف درون.....

انسان زاده شدن همواره آسان است.اما انسان شدن چقدر ثقیل و مشکل... . روزهای سخت زندگی تمامی ندارد و نیاز به جستجوی آنها نیست.آنچه که باید به دنبال آنها گشت روزهای خوب و به یادماندنی است. زندگی در این دنیای ریا و نفرت و بی اعتمادی و بی اعتنایی واقعا سنگین است و تنها ناجی انسان در این آشفته بازار تنها و تنها حفظ ایمان و اعتقاد قلبی به پروردگار است و بس. این همان چیزی است که تا کنون مرا سرپا و امیدوار به آینده نگاه داشته است: امید به لطف و کرم یکتای بی همتا...  .  فقط ای کاش در این راه سنگین کسانی که دوستشان می داری و به داشتنشان افتخار می ورزی به جای تنها وجود داشتن ارزشمندشان درک ارزشمندتری از آدمی می داشتند....     آه و آه و آه و صد آه ....   .
نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 05:04 ب.ظ


از زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد